Clik here to view.
اعتماد به نفس به سبک ایرانی!
البته بحثش یکمی پیچیده است؛ اما حالا اگر طالب باشید اجباراً بیشتر توضیح می‌دهم. ببینید! اصولاً از نظر من اعتماد به نفس آدم باید یک مابه‌ازای بیرونی توی سر و کله‌ی آدم داشته باشد! حالا یکی با زبانش این...
View ArticleClik here to view.
زندگی شما هم همینطور شده؟!
لطفاً اشتباه نکنید! احتمالاً عکس بالای پست را که دیده‌اید اشتباهاً پیش خودتان فکر کرده‌اید من هم وارد این بازی‌های لوس و خنک وبلاگی شده‌ام که مثلاً طرف، یک سری از چیزهای مورد علاقه‌اش را می‌ریزد روی...
View ArticleClik here to view.
امروز واقعاً روز سرنوشت‌سازی بود…!
طوری لاغر و نحیف بود که در نگاه اول آدم نگرانش می‌شد. با آن رنگ تیره‌ی پوستش، سیگار گوشه‌ی لبش و سبیل‌های پرکلاغی‌ای که اصرار داشت هر یکشنبه رنگ‌شان کند؛ وقتی اسلحه‌ی رولور مخصوص شیفتش را به کمرش...
View ArticleClik here to view.
با بهترین آرزوها...
از بچگی عاشق شور و حال روزهای آخر سال و نوروز بودم. خرید لباس و چیدن سفره هفت سین و تمام این کارهای تکراری‌ای که یک چیزی دورنش باعث شده هیچ وقت مکرر نشود. همانطور که قبلاً هم گفته‌ام؛ من عاشق رسوم و...
View Articleرفتنو از کی آغاز کردی...؟!
من تو رو اشتباهی گرفتم با کسی که، همه‌ی زندگیمهبا کسی که مث یه نوازشتوی آرامش من سهیمهمن تو رو اشتباهی گرفتمتوی اون کوچه‌های مه آلودحال من تصویر برکهلحظه‌ی کوچ مرغابیا بودمن مریضت شدم زیر بارونرفتنو...
View ArticleClik here to view.
از لذات مرد بودن!
یعنی حتی اگر شیطان سرنوشتم را طوری به صورت تخمی رغم زده بود که حجت الاسلامی، چیزی، از آب در آمده بودم؛ باز هم قطعاً از هر چیز ممکن بود صرف‌نظر کنم اما مطمئناً قید تراشیدن ریشم را نمی‌توانستم بزنم! از...
View Articleبه دور از رخ تـو...
تقدیم به شیوای عزیزم... چه از چشم خیسم شنیدی طنینی *** که در آسمانـــم تو یکـــــتا شهینــی به دور از رخ تـو، بهشتم چه حاصـل *** تو خـود بـرتـر از صــد بهشت برینــی هــزاران شکــایـت مــن از درد...
View ArticleClik here to view.
پول بهتر است یا ثروت؟!
م.ن : نهایت خوش‌شانسی‌ای که توی زندگی برای خودم متصور بودم این بود که توی قرعه‌کشی بانک ملی سرکوچه‌مان برنده‌ی جایزه‌ی سفر به «عتبات عالیات» بشوم و حواله‌اش را غالب یکی بیچاره‌تر از خودم بکنم و با...
View ArticleClik here to view.
پس دادن خاطرات
محبت به نامرد کردم بسی محبت نشاید به هر ناکسی راستش را بخواهید همانطور که همه‌ی دور و بری‌هایم هم می‌دانند؛ من عاشق تندی و غذاهای تند و تیز و فلفلی‌ام. آن هم نه مثل آن تندی که این بچه قرتی‌هایی...
View ArticleClik here to view.
من همه چیز را به همه چیز پیوند می‌زنم... پس هستم!
امروز هوس کرده‌ام یکی از اسرار زندگی‌ام را برای‌تان تعریف کنم. خب راستش را بخواهید همه این فیلم‌هایی که بازی می‌کنم و نچ و نوک‌هایی که می‌زنم که مثلاً از پزشکی و جراحی و مستندهای پزشکی و اینطور چیزها...
View ArticleClik here to view.
حداقل یک روز زندگی داشته باشید، شاید توی زندان بدردتان خورد!
...روز نود و هفتم بازداشت انفرادی…هوای سلول امروز خیلی سرد شده است. لای این پتوی کوچک، هر چقدر هم که تقلا کنم و خودم را روی کف سیمانی و زبر سلول جابجا کنم؛ آخر، همیشه‌ی خدا یک تکه از بدنم بیرون می‌افتد...
View ArticleClik here to view.
اعتماد به نفس به سبک ایرانی!
البته بحثش یکمی پیچیده است؛ اما حالا اگر طالب باشید اجباراً بیشتر توضیح می‌دهم. ببینید! اصولاً از نظر من اعتماد به نفس آدم باید یک مابه‌ازای بیرونی توی سر و کله‌ی آدم داشته باشد! حالا یکی با زبانش این...
View ArticleClik here to view.
زندگی شما هم همینطور شده؟!
لطفاً اشتباه نکنید! احتمالاً عکس بالای پست را که دیده‌اید اشتباهاً پیش خودتان فکر کرده‌اید من هم وارد این بازی‌های لوس و خنک وبلاگی شده‌ام که مثلاً طرف، یک سری از چیزهای مورد علاقه‌اش را می‌ریزد روی...
View ArticleClik here to view.
امروز واقعاً روز سرنوشت‌سازی بود…!
طوری لاغر و نحیف بود که در نگاه اول آدم نگرانش می‌شد. با آن رنگ تیره‌ی پوستش، سیگار گوشه‌ی لبش و سبیل‌های پرکلاغی‌ای که اصرار داشت هر یکشنبه رنگ‌شان کند؛ وقتی اسلحه‌ی رولور مخصوص شیفتش را به کمرش...
View ArticleClik here to view.
با بهترین آرزوها...
از بچگی عاشق شور و حال روزهای آخر سال و نوروز بودم. خرید لباس و چیدن سفره هفت سین و تمام این کارهای تکراری‌ای که یک چیزی دورنش باعث شده هیچ وقت مکرر نشود. همانطور که قبلاً هم گفته‌ام؛ من عاشق رسوم و...
View ArticleClik here to view.
از لذات مرد بودن!
یعنی حتی اگر شیطان سرنوشتم را طوری به صورت تخمی رغم زده بود که حجت الاسلامی، چیزی، از آب در آمده بودم؛ باز هم قطعاً از هر چیز ممکن بود صرف‌نظر کنم اما مطمئناً قید تراشیدن ریشم را نمی‌توانستم بزنم! از...
View Articleبه دور از رخ تـو...
تقدیم به شیوای عزیزم...چه از چشم خیسم شنیدی طنینی *** که در آسمانـــم تو یکـــــتا شهینــی به دور از رخ تـو، بهشتم چه حاصـل *** تو خـود بـرتـر از صــد بهشت برینــی هــزاران شکــایـت مــن از درد دوری...
View ArticleClik here to view.
پول بهتر است یا ثروت؟!
م.ن : نهایت خوش‌شانسی‌ای که توی زندگی برای خودم متصور بودم این بود که توی قرعه‌کشی بانک ملی سرکوچه‌مان برنده‌ی جایزه‌ی سفر به «عتبات عالیات» بشوم و حواله‌اش را غالب یکی بیچاره‌تر از خودم بکنم و با پولش...
View ArticleClik here to view.
پس دادن خاطرات
راستش را بخواهید همانطور که همه‌ی دور و بری‌هایم هم می‌دانند؛ من عاشق تندی و غذاهای تند و تیز و فلفلی‌ام. آن هم نه مثل آن تندی که این بچه قرتی‌هایی که اگر از پشت نگاه‌شان کنی خیال می‌کنی شلوارشان دارد...
View Article
